وانشات من و تو تا ابد | me and you forever 1

part 1

Jk:
[روی نیمکتی جلوی دریا نشستم و به دریا خیره شدم،
دیوارهای نازک از بغض روی چشمامو گرفته بود و
داشتم به دعوامون فکر میکردم]

[جیکی : تو بوی دوستمو میدی
ا.ت : خب؟
جیکی : من دیشب تو کمپانی بودم
ا.ت : یعنی میخوای بگی من دیشب زیر دوستت بودم، داری زیاده روی میکنی
جیکی : خب وقتی این همه نشونه هست چرا باید فکر دیگه‌ای کنم، یا، اصلا مگه فکر دیگه‌ای هم هست؟ یا نه من که هیچی نگفتم تو یهو گارد گرفتی و میخوای دفاع کنی نکنه چیزی هست
ا.ت : اره، اصن بهت خیانت کردم]
[نباید هولش میدادم فک کنم خورد به میز چیزیش شد]

#من‌وتوتاابد
#فایتینگ
#رمان_جونگکوک